البته این که کلاً برای مردم سیلزده داشتهای نمیماند، اصلاً مهم نیست. مهم نفس عمل است. ما یاد گرفتهایم در هر مشکلی به داد هم برسیم. مدتهاست فهمیدهایم فقط همدیگر را داریم. خوب میدانیم «چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها (بجز اعضای مسئولان) را نماند قرار.»
سیل هم یاد گرفته. طوری سرازیر میشود که فقط داشتههای مردم با هم قسمت شوند و خدای نکرده به داشتههای مسئولان ربطی پیدا نکند.
احتمالاً مردم آمریکا هنوز فکر میکنند بلای طبیعی باید به دست مسئولان رفع و رجوع شود. بهخاطر همین حتی درمورد امنیت وسایل باقیماندهشان هم منتظرند پلیس به دادشان برسد.
اصلاً متوجه نیستند بلای طبیعی اسمش روی خودش است. محصول طبیعت است. مسئول هم اسمش روی خودش است.
پس نتیجه میگیریم مسئولان هیچ مسئولیتی در قبال بلای طبیعی ندارند. چرا و چگونهاش را نمیدانیم ولی ما خیلی وقت است نتیجه گرفتهایم. شما هم بهتر است نتیجه بگیرید.
مثلاً همین چند وقت پیش یکی از مسئولان خردمندمان گفت بگذارید طبیعت خودش آتش جنگلها را خاموش کند. به همین راحتی.
اصلاً چرا باید در یک جایی سیل بیاید و مسئولا به مردم بگویند اموالتان را سفت بچسبید؟
مسئولان ما هیچوقت چنین حرفی به مردم نمیزنند. واقعاً خجالتآور است. چهار تا تیر و تخته چه اهمیتی دارد؟ چرا اینقدر درگیر ظواهر دنیایند؟ باید بگویند مردم، فدای سرتان. مال دنیا به کسی وفا نمیکند. دزد هم بالاخره به سزای اعمال کثیفش میرسد.
بگذارید طبیعت کار خودش را بکند. شما نگران نباشید. دوباره خانه و اموال نو تهیه میکنید. دنیا که به آخر نرسیده. بلند شوید، بلند شوید. ادای حال بدا را درنیاورید. از صفر شروع کنید. ما هم قول میدهیم برایتان دست بزنیم. حتی گاهی جیغ و هورا هم میکشیم.
راضیه حسینی
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
جمعه 22,نوامبر,2024